منبع : http://eshghvojuddareee.blogfa.com/post/21
X تبلیغات
عشق وجود داره....!
+21
روزای بهاره هوا خیلی رمانتیکه اما آقای یار نیست کنارمون راستش این عید یکی از عیدای قشنگ زندگیمون بود واسه اولین بار با مادر شوهر عزیزمون حرف زدم سال نو رو بهشون تبریک گفتم بازم مثل همیشه عشقمون اول شد و زنگ زد تا سال جدید رو بهم تبریک بگه با برادر شوهر گرامیمونم حرف زدیم حتی خلاصه سال قشنگی بود اولین روز عید خیلی ذوق داشتم روزی هم که عید بود بعد از یه ماه عشقم اومد صبح و همدیگرو دیدیم خیلی دلم تنگ شده بود واسش واسش شیرینی پخته بودم خوشش اومد نوش جونش بشه ^___^ دیگه داشت چهره اش یادم میرفتا کاش زودتر این روزا تموم بشه گاهی دلم دیگه داره خفه میشه از دلتنگی کاراشم این روزا یه عالمه زیاده ایشالا که همیشه همه ی عاشقا شاد باشن و مشکلاشون حل بشه
الهی آمین
تاريخ دوشنبه چهارم فروردین 1393سـاعت 13:51 نويسنده ش.ح| Comment |
miss-A
عشق خودش خواهد آمد نمی توان از آن فرار کرد.
عشق خودش آهسته آهسته و در گوشه ای می آید
در گوشه ای از قلب مهربانت آرام و بی صدا می نشیند
و تو متوجه اش نخواهی بود و بعد ذره ذره قلبت را پر می کند
کم کم مثل ساقه ی ((مهر گیاه)) در تمام جانت می پیچد و ریشه
می دواند ، به طوری که بی آن نمی توانی تنفس کنی.
تاریخ های مهم ما دو تا ^_^ :
تولدش : 2 اسفند 67
تولدم : 19 مرداد 71
روز آشناییمون : 28 مرداد 1391
اولین باری که دستمو گرفت : 16 آبان 91
اولین باری که با مادر شوهر عزیزمون حرف زدیم : 29 اسفند 92 ^____^
ادامه دارد....!
home |A| mail |A| profile
Archive
اردیبهشت 1393
فروردین 1393
اسفند 1392
بهمن 1392
دی 1392
آذر 1392
آبان 1392
مهر 1392
شهریور 1392
Friends
شکلک های سحر و محسن
من و نیمچه مسترم
سکانس های عشق من و تو
خانومی و آقایی
فصل دوم زندگی من !! همسری
من و تو
من و آقای یار
Designer
miss-A
MeLoDiC
روبات وبلاگ ها - پست ثابت