loading...
وب 20
اميد بازدید : 21 یکشنبه 07 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

منبع : http://almostme.blogfa.com/post-368.aspx

X تبلیغات

  

داستانی نه دراز

ببار ای ابر بهار...

هنوز  چیزهای زیادی هستند که حال من را خوب می کنند. چیزهای ساده ای که تجربه آنها در تنهایی هم ممکن است. نون و پنیر و سبزی  بعد از ظهر، یک ماگ که جدیدا خریدم و دو تا ساختمان خاکستری با دو تا مغازه رنگی روش  (یکی از این 12 پنجره اتاق منٍِ و باشد یکی از این پنجره ها هم تو هستی، یکی از آن مغازه ها جای خلوتی که صبح خیلی خیلی زود صبحانه سرو می شه... املت با تخم مرغ زده که قرمز قرمز است/ نون و پنیر و گوجه یا خیار / عدسی / کوکو سبزی با زرشک فراوون / میرزا قاسمی  و مغازه دیگه یک خرت و پرت فروشی تمام عیار است از همان ها که آدم را به هوس دزدیدن چیزهای کوچک می اندازد مثل "صبحانه در تیفانی ".چیزهای کوچکی که تو دست جا می گیرند، رنگی اند. یک از پنجره ها به خانه مرد گلفروشی دم انقلاب باز می شود. می دانی که در شهر کوجک ما بدون گل نمی شود نفس کشید. واحد کناری را می دهیم به علیرضا قربانی! که صدای تمرین آوازش را بشنویم. پنجره دیگر...) - داشتم دور می شدم از بحث- چی پف، یک سبد میوه، بوی شامپو بدنم، بند کفشم، کلاس مثنوی ام، سبزی برگ های اردیبهشت، چک کردن بلیط های سفرهای خارجی + درآوردن قیمت دلار یا یورو ضربدر قیمت مذکور= (ابتدا اگه میشد چه خوب بود) یه وقت دیگه، الان نمیشه بحث پول نیستا بحث همراه و ... چیزهای زیادی هستند. این ها تنها چیزهایی است که دو روز آخیر تجربه کردم وگرنه انقدر زیاد هستند که نمی شود نوشت.

باران که تند شد همه داخل حیاط بودند. انگار فراخان داده باشند. باران حال آدم را خوب می کند، هرچند دونفری نبودن را بیشتر به رخ می کشد اما باز هم حال آدم را خوب می کند و من تصمیم گرفته ام تا پایان هفته بعد هم تکلیف پایان نامه ام را مشخص کنم و هم ... هم (سکوت می کنم، این جمله را نوشتن سخت است؛ بی خیال)

 

تو این هوا، الان، تو خونه بودن فحش...(فحش خور بنده ملس)

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

شاید به نگاه های آن پسر موسیقی که مرا می جوید پاسخ بدهم یا به دعوت آن دوست عمرانی که می دانم هیچ کدام با مزاج من سازگار نیستند...

 

 

 

+ نوشته شده در  چهارشنبه سوم اردیبهشت 1393ساعت 17:4  توسط صحرا  |  نظر بدهید

 

جایی برای "خود" بودن

یا

جایی برای "تمرین" خود بودن.

 

 

 

 

 

صفحه نخست

من

پست الکترونیک

بر من چه گذشت؟!!...کس چه داند

عناوین مطالب وبلاگ

 

نوشته های پیشین

اردیبهشت 1393

اسفند 1392

بهمن 1392

دی 1392

آذر 1392

مهر 1392

شهریور 1392

مرداد 1392

تیر 1392

خرداد 1392

اردیبهشت 1392

فروردین 1392

اسفند 1391

بهمن 1391

دی 1391

آذر 1391

شهریور 1391

مرداد 1391

تیر 1391

خرداد 1391

اردیبهشت 1391

فروردین 1391

اسفند 1390

بهمن 1390

آذر 1390

مهر 1390

شهریور 1390

مرداد 1390

تیر 1390

خرداد 1390

اردیبهشت 1390

فروردین 1390

اسفند 1389

بهمن 1389

دی 1389

آذر 1389

آرشيو

 

آرشیو موضوعی

"بی" خود، "با" خود

گفتگوهای درونی

شادمانی های کوچک

 

  RSS 

 

POWERED BY

BLOGFA.COM

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 816
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 43
  • آی پی امروز : 39
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 639
  • باردید دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 678
  • بازدید ماه : 840
  • بازدید سال : 5,284
  • بازدید کلی : 43,886