منبع:http://drhafez.blogfa.com/post/63
X تبلیغات
سلامت از نگاه یک روانپزشک
روانپزشکی عشق و روابط بین فردی
چگونه قانونمدار شویم؟
یکی از نظریه های جامعه شناسی که کاربرد زیادی در جرم شناسی دارد "نظریه پنجره شکسته" است. فهم آن بسیار ساده است. اگر خانه ای یک پنجره شکسته داشته باشد انگیزه دزد ها برای شکستن پنجره های دیگر و ورود به آن خانه و جرم های سنگین تر بیشتر می شود. مثال دیگر آن وجود مقداری زباله در گوشه یک خیابان است که انگیزه افراد را برای بیشتر ریختن زباله بیشتر می کند. یعنی به شکلی انگیزه های پنهانی ما برای ارتکاب خطا و جرم در محیط مناسب شکوفا می شود. در مدرسه هایی که ظاهر تمیز تری دارند، خرابی های ساختمانی به موقع تعمیر می شود و نظم و ترتیب در آن رعایت می شود رفتارهای ضد اجتماعی کمتری در دانش آموزان مشاهده می شود. پس گاهی حتی در و دیوار مدرسه هم در موفقیت دانش آموزان نقش دارد. مطالعه ای در کشور هلند نشان داده است که صرفا تمیز کردن یک خیابان، تعمیر ساختمان ها و تعمیر چراغ های سوخته آن تماس های پلیس را در آن محله 20 درصد کاهش داده است. بنابراین بیراه نگفته ایم که اگر داستان یک جنایت را از آخر بخوانیم و آن را ریشه یابی کنیم در آخر به پنجره ای شکسته می رسیم. پنجره ای که اگر تعمیر می شد داستان جرم اتفاق نمی افتاد. البته این یک مثال برای ساده تر کردن موضوع است. کاربرد واقعی نظریه پنجره شکسته در مقابله صحیح با جرم های کوچک است. طبق این نظریه همان طور که اهمیت تعمیر یک پنجره در خانه از کاربرد قفل و حصار برای پیشگیری از دزدی کم تر نیست؛ به همان شکل برای پیشگیری از جرم های سنگین، مقابله با خطا ها یا جرم های کوچک اجتماعی اهمیت زیادی دارد. بنابراین اشتباه نیست اگر بگوییم که برخورد صحیح پلیس با عابران پیاده ای که از چراغ قرمز عابر پیاده رد می شوند از دستگیری و اعدام جنایت کاران حرفه ای برای پیشگیری از جرم های سنگین اجتماعی مهم تر است. در واقع برای مقابله با جرم های سنگین لازم است جرم های کوچک جدی گرفته شود. برخورد سنتی با جرم تنها به دست گیری و مجازات مجرمین حرفه ای می پردازد. در حالی که چیزی که معادله جرم شناسی را تغییر می دهد افزایش فرهنگ قانون مداری در جامعه از راه همین بستن کمر بند های ایمنی و توقف پیش از خط عابر پیاده پشت چراغ های قرمز است. این اقدام ها تنها آمار تصادف را پایین نمی آورند بلکه طبق این نظریه آمار دزدی و قتل و جرم های دیگر هم پایین می آید. گویی در جامعه ای که می توان به راحتی و در روز روشن چشم در چشم پلیس از خط عابر پیاده رد شد یا با موتور از چراغ قرمز عبور کرد، کار های دیگری هم می شود انجام داد و نا خود آگاه انگیزه افراد برای قانون شکنی زیاد می شود. البته برخورد پلیس با جرم های سبک مانند عبور از مناطق خط کشی نشده باید روح آموزشی داشته باشد و کرامت انسانی خطاکاران را در نظر بگیرد. متاسفانه نگاه سنتی این است که آموزش وظیفه معلم ها، روحانیان و روشنگران اجتماعی است و پلیس تنها وظیفه اش دست گیری مجرمان است. این نگاه از زمان کودکی شکل می گیرد. از بیشتر کودکان بیش فعال که پرسیده شود در آینده می خواهی چه کاره شوی؟ می گویند پلیس و اگر از آن ها بپرسیم از آن پلیس هایی که جریمه می کنند یا از آن هایی که دزد هارا می گیرند بیشتر آنها گزینه دوم را انتخاب می کنند. ذهنیت کودکان از پلیس فردی است که همیشه در حال هیجان تعقیب و گریز است و دنبال مجرمان می کند. وقت آن است که این نگاه سنتی تغییر کند و به پلیس به عنوان یک مصلح اجتماعی با یک برخورد پخته و انسان مدار نگاه شود. در یکی از کتاب های معتبرپزشکی نوشته شده که در بسیاری از موارد برخورد همدلانه پزشک با بیمار و صحبت کردن با او از تاثیر استامینوفن در خوب شدن سردرد بیشتر است. به همین شکل می توان گفت جدی گرفتن جرم های سبک با یک برخورد صحیح حرفه ای، قاطعانه و در عین حال همراه با احترام پلیس بیشتر از مجازات مجرمین آمار جنایت را در جامعه پایین می آورد.
نوشته شده در پنجشنبه چهارم اردیبهشت 1393ساعت 6:44 توسط دکتر حافظ باجغلی | يک نظر |
About
من دکتر حافظ باجغلی فارغ التحصیل رشته روانپزشکی از دانشگاه علوم پزشکی تهران هستم. فلوشیپ در روابط بین فردی از دانشگاه بازل سوییس دارم. بیشتر تحقیقات من در زمینه روانپزشکی عشق و روابط بین فردی است. گستره حرفه ای من درمان اختلال های نوروتیک و سایکوتیک روانپزشکی است. مانند افسردگی، اضطراب، وسواس، اختلال های جنسی و عاطفی، اختلال خوردن، وسواس کندن مو، اعتیاد، اختلال شخصیت، دوقطبی، و اسکیزوفرنیا.
email address:hafezbajoghli@gmail.com
Menu
خانه
ایمیل
پروفایل
Archive
اردیبهشت 1393
فروردین 1393
اسفند 1392
بهمن 1392
دی 1392
آذر 1392
آبان 1392
Links
آپلود عکس
ابزارهای وبلاگ نویسی
بازی آنلاین
گالری عکس
فال حافظ
Design
Design by : Night Skin
Others